عشق چیزی شبیه در زدن است
مثل دیدار ، مثل سر زدن است
هجرت خویشتن به محضر دوست
مثل پرواز ، مثل پر زدن است
سفری بین نــور و تــاریکی
سر زِ خاور به باختر زدن است…
شعر از : محمد سلمانی
خداوندا!
بنده ات با کوله باری از گناه به مهمانی ات آمده!
در بگشا و از طوفان «خوف» به ساحل «رَجا» یش برسان.
عکس: قسمتی از دعای ابوحمزه ثمالی